شنبه، فروردین ۰۱، ۱۳۸۸

چای هندی + شیرینی هندی

از نوشیدنی‌های مورد علاقه من چای هندی است. تجربه اولم در نوشیدن این چای به پینهاد یک هندی در رستوران "چینگاری" بود. بی‌نظیر بود. و بعد هم چهارشنبه‌ها در کنار منوی موسیقی کافه آنتراکت یک قوری چای هندی هم بغل نوت‌بوک من قرار می‌گرفت. حالا تجربیاتم در زمینه چای هندی اونقدر هست که بتونم به شما توضیحاتی در مورد درست کردنش بدم.

در هند انواع چای بر اساس منطقه‌ای که چای در آن عمل می‌آید نامگذاری می‌شود، مثلاً چای دارجلینگ، چای آسام، چای نیلگیری و چای اوریسا. از آنجا که هندی‌ها مهمان‌نواز هم هستند در کنار چای به شما شیرینی‌های خوشمزه هم تعارف می‌کنند. پس اگر یک هندی شما را برای صرف چای به منزلش دعوت کرد هیچگاه دعوتش را رد نکنید.

ادویه‌های رایج برای چای در هند اینها هستند:
- زنجبیل
- هل
- دارچین
- میخک
- فلفل سیاه
- رازیانه (بادیان)

لازم نیست که همه این ادویه‌ها با هم به چای افزوده شود. ترکیب هل و زنجبیل می‌تواند جالب باشد. ضمناً هر یک از این طعم‌دهنده‌ها به تنهایی عطر دلپذیری دارند. زنجبیل کمی تا اندازه‌ای تند است اما رکن اصلی چای هندی به شمار می‌رود. هل و دارچین در شیرینی بی‌نظیر می‌شوند ضمن اینکه برای چای هم بسیار مناسب اند.


درست کردن نوعی از چای هندی به نام چای ماسالا
موادی که دم کردن این چای احتیاج داریم:
- یک و نیم پیمانه آب
- دو سوم پیمانه شیر
- شش قاشق چای‌خوری شکر (من توصیه می‌کنم با نبات بخورید)
- سه قاشق سوپ‌خوری چای سیاه غیر عطری
- 2 تکه کوچک زنجبیل (پودر کنید،زیادم نریزید که خیلی تند می‌شه نمی‌تونید بخورید)
- یک دانه هل (هل سبز بهتره، پوست کنید و مغر سیاه هل رو استفاده کنید)

حالا چه‌جوری درست کنیم: آب را داخل یک ظرف فلزی بجوشانید. ادویه‌ها شامل زنجبیل و هل را به آب جوش اضافه کنید و به آن به مدت یک دقیقه اجازه جوشیدن بدهید. شیر و را به آن اضافه کنید و دوباره اجازه دهید تقریباً به حالت جوش برسد. (از من می‌شنوید اصلاً شکر نریزید. وقتی چای حاضر شد با نبات سرو کنیدش). چای سیاه غیر عطری را داخل قوری بریزید و مخلوط بالا را به آن اضافه کنید. قوری را روی حرارت بخار آب جوش قرار دهید و اجازه دهید چای دم بکشد.

توضیحات اضافه: از لیوان‌های کمر باریک، نعلبکی و قوری گل قرمزی استفاده کنید. از بهترین لحظات زندگی‌تان خواهد بود اگر با بهترین دوست مشغول نوشیدن این چای عالی شوید.


درست کردن شیرینی برای همراهی با چای هندی ماسالا
در تهیه شیرینی و کیک دستی ندارم. حقیقتاً فعلاً کار من نیست. اما اگر کسی رو دارید که بتونه براتون چنین شیرینی رو که من آدرس می‌دم درست کنه آدم خوشبختی هستید.

مواد لازم برای شیرینی هندی:
- 3 عدد سفیده تخم‌مرغ
- یک پیمانه پودر شکر
- نصف قاشق چایخوری هل پودر شده
- ربع قاشق چایخوری دارچین پودر شده
- ربع قاشق چایخوری میخک پودر شده

سفیده تخم‌مرغ‌ها را داخل یک ظرف بشکنید و به کمک همزن برقی با دور آرام بزنید تا پف کند و بعد با دور تند بزنید تا کم‌کم سفت شود. مخلوط باید آنقدر سفت شود که با واژگون کردن ظرف از آن بیرون نریزد. در حین زدن سفیده‎‌ها همزن را ثابت بگیرید و ظرف را فقط به یک جهت بچرخانید. در همین حال که با دور بالا مشغول زدن سفیده تخم‌مرغ هستنید کم‌کم پودر شکر را اضافه کنید. با افزودن شکر کم‌کم مشاهده می‌کنید که سفیده‌ها شفاف می‌شوند. ادویه‌ها شامل هل، دارچین و میخک را اضافه کنید و بعد از آن فقط مدت کمی به زدن سفیده تخم‌مرغ ادامه دهید. سپس مخلوط را در تکه‌های کوچک روی ظرف مخصوص فر قرارداده و در زیرش کاغذ پوستی پهن کنید.
شیرینی‌ها را به مدت 90 دقیقه در دمای 250 درجه فارنهایت قرار دهید تا پخته شود. این دما معادل 120 درجه سانتیگراد است و دمای پایینی است. عجله نکنید و اجازه دهید شیرینی شما به آرامی آماده شود.
...
شیرینی‌ها هم آماده‌اند. همراه با چای هندی ماسالا صرف کنید. همراه با خامه صبحانه هم واقعاً خوشمزه می‌شه.

منبع: cuisinecuisine.com

جمعه، اسفند ۳۰، ۱۳۸۷

ایده خلاق "کتاب دوشنبه"

من و مملی با اتوبوس از مدرسه بر می‌گشتیم. تازه کلاس پنجم دبستان بودیم. من میدان شهدا پیاده می‌شدم و او میدان شاه‌عباسی. اما روزهای دوشنبه قضیه فرق می‌کرد. مقصد من آخرین ایستگاه بود که از آنجا 10 دقیقه پیاده می‌رفتم تا به ورودی پارک برسم که دفتر پخش روزنامه آفتابگردان کرج آنجا بود. دوشنبه‌ها که می‌شد من خوشحال بودم. ساعت 1 بعد از ظهر که می‌رسیدم دفتر روزنامه آفتابگردان پله‌ها را دو تا یکی می‌کردم تا برسم طبقه سوم و بپرسم: ((امروز کتاب دوشنبه اومده؟!)).
پخش خود روزنامه توی کرج بد بود دیگه چه برسه به کتاب ضمیمه‌اش. کتابی که آفتابگردان با این شعار هر دوشنبه در 24 صفحه چاپش می‌کرد: ((آیا نوجوانان ایران کتابخوان ترین نوجوانان دنیا خواهند شد؟)) و به قیمت 30 تومان به فروش می‌رسید.
کاغذ‌های کاهی با عکس‌هایی که تک‌رنگ چاپ می‌شد و فقط جلد بود که تمام رنگی بود. و چقدر با عشق و علاقه سر تا ته کتاب 32 صفحه‌ای را می‌خواندم.

تصویری از داستان "خیاط" اثر هوشنگ مرادی کرمانی در مجموعه نوروزی کتاب دوشنبه با عنوان "عمونوروز بازنشسته می‌شود"

یکی از منشی‌های دفتر روزنامه بد اخلاق بود و من که کتاب رو روی پیشخوان روزنامه‌فروشی‌ها پیدا نمی‌کردم دلم می‌خواست سوالم رو از اون یکی منشی بپرسم که مهربان بود و دوستش داشتم. حتی یک بار یک بسته آب نبات قیچی براشون بردم. اما اون منشی بد اخلاق آخر سر زهر خودش رو بر من ریخت. قضیه از این قرار بود: تا حالا سه شماره از کتاب دوشنبه به اسم‌های "پایان بازی"، "شلیک به تام‌بی" و "حکایت علیجان و راز نازخاتون" منتشر شده بود و قرار بود آفتابگردان کتاب شماره 4 را به خاطر روز درختکاری با نام "بوسه بر درخت هلو" چاپ کند. من به هر دری زدم کتاب را هیچ کجا پیدا نکردم. اما در دفتر روزنامه آفتابگردان فقط یک نسخه از این کتاب وجود داشت اما منشی بی‌رحم حاضر به فروختن این کتاب به من نشد.
و حالا امروز آرشیو کتاب دوشنبه من همین یه دونه کتاب رو کم داره.
یادش بخیر. بعضی موقع‌ها که کتاب گیرم نمی‌اومد افشین یا آرش برام از تهران می‌خریدند. بعد از اون به خاطر نوروز کتاب ویژه‌ای چاپ شد که حجم مطالبش دوبرابر شد. و من که پیش‌بینی می‌کردم قیمت هم دوبرابر شود دوتا جیبمو یکی کردم و به سراغ کتاب رفتم اما قیمت همان 30 تومان بود. شور و شعف حاصل شد. بعدها کتاب "دزد دوچرخه"، "هاکلبری‌فین"، "ارثیه اسرار آمیز"، "شیر و خرگوش"، "قصه یونس (ع)" و یکی دو تا کتاب دیگه هم چاپ شدند تا اینکه بعد از انتشار 13 شماره از کتاب دوشنبه روزنامه آفتابگردان توقیف شد و کتابی به نام "مسافران سیاره اُرال" که قرار بود شماره 14 کتاب دوشنبه باشد هیچگاه چاپ نشد.
روزهای خوبی بود و همت فریدون عموزاده خلیلی که سردبیر آفتابگردان بود هم بلند بود و غم فرهنگ سازی برای نوجوانان را در دلش داشت. و امروز با گذران عمر نشریاتی مثل "خانه"، گنبد کبود"، و افت کیفی مجله‌هایی مثل "سروش نوجوان" و "کیهان بچه‌ها" چراغ را چند صفحه ویژه‌نامه‌ای به نام "دوچرخه" روشن نگاه داشته‌است که آن هم جرات طرح و اجرای ایده‌های خلاقانه‌ای مثل کتاب دوشنبه را ندارد.

تصویر از کتاب "شلیک به تام‌بی" شماره 2 از کتاب دوشنبه اثر ماکس گینزبورگ

راستی راجع به سروش نوجوان هم باید چیزهایی بنویسم. داستان‌های دنباله دار امیل و کاراگاهان، قصه اکبر کثیف، سفرنامه سبز و ... یاد قیصر امین پور بخیر....

سه‌شنبه، اسفند ۲۷، ۱۳۸۷

کوکو رّو کوکو قُمری

سکانس بی‌نظیری بود. فیلم Talk to Her ساخته آلمادوار فیلم پر احساسی است. در یکی از صحنه‌ها به واسطه آواز زیبای Caetano Veloso عشقی جوانه می‌زند.
اما داستان آهنگ یک داستان روایی است. مردی از غم عشق می‌گرید. گریان و نالان آوازهای غمناک می‌خواند و سرانجام در این غم می‌میمرد. صبح روز بعد قمری آوازه‌خوانی در کنار او حضور پیدا می‌کند. در خیالی جادویی این دو با هم به صحبت می‌پردازند. قمری بر مرگ او می‌گرید و مرد از بی مهری عشق سخن می‌گوید. جالب اینکه علی رغم هیچ اشاره‌ای به معشوق، اشاره‌ای به بی‌رحمی و بی احساسی سنگ‌ها شده است که شاید نماد معشوق سنگدل باشد.
ترانه را با کمی دستکاری این طور ترجمه کردم:


می‌گم، به جز گریه اون شب کاری نمی‌کرد
کاری نمی‌کرد، نمی‌کرد، حتی نمی‌خورد ولی می‌نوشید
می‌گم شاید حتی بهشت هم لرزید اون طوری که اون داشت گریه می‌کرد

آی آی آی آی ... این جوری آواز غمناک می‌خوند
آی آی آی آی ... این جوری اشک می‌ریخت
آی آی آی آی ... آره همینطوری می‌خوند

و با اون احساسی که بیرحمانه می‌تاخت، آخر سر مُرد

فردا صبحش یه قُمری اومد بالای سرش
و شروع کرد به خوندن
توی اون خونه کوچیک
با درهای سرتاسر باز

کوکو رّو کوکو ... قمری (برای قمری خواند)
کوکو رّو کوکو ... گریه نکن
سنگ‌ها کی گریه می‌کن؟
اونا از عشق چی می‌فهمن؟

کوکو رّو کوکو
کوکو رّو کوکو
کوکو رّو کوکو
گریه نکن قمری













اجرای Caetano Veloso در فیلم Talk to Her از یوتوب:
ای تکیه‌گاه و پناه زیباترین لحظه‌های تنهایی و خلوت من!

گاهی دوستش دارم و گاهی ازش متنفرم. اطاقمو می‌گم. تنها اطاقی که من در طول عمرم داشتم همین جاست. در خانه‌ای قدیمی که بیشتر از خندیدن در بین دیوارهایش گریه‌ کرده‌ام. اما مامن و پناه همیشگی زندگی من همین جاست. پر از خاطره. پر از کتاب. پر از موسیقی. پر از شعر.
و لطافت شاعرانه‌اش گاه‌گاه با صدای سه‌تارم "خجسته" فزونی می‌یابد.
از در که بخواهی وارد شوی نیمه گلیمی روبه‌رویت است. دعوت است. در را باز کن تا نیمه دیگرش هویدا شود. در را که بازکنی من پر محبت و مهربان آنجا نشسته‌ام. موسیقی ملایمی برایت پخش می‌شود و من لبخند می‌زنم. روی پشتی من که بنشینی برایت چای خواهم آورد. با طعم هل و دارچین. و برایت شیرینی تعارف می‌کنم. که همیشه بیایی.
بفرمایید.


ورود


کودکی جلال آل احمد که کودک بودم خیلی دوستش داشتم، مابقی جاکلیدی کلید در کمد است


فانوس، در بالا کلاه Real Madrid و کلاه نارنجی رنگ سفری


گلیم تربت جام


گلیم بختیاری


شورانگیزم به اسم "ماه" (راست) و سه‌تارم به اسم "خجسته" (چپ)


غوطه‌ور با موسیقی نرم در شب


نادر ابراهیمی، وقتی مُرد حسابی گریه کردم، مثل پدرم بود


اخوان، قلم بدست


مهدی اخوان ثالث، پرتره از یارتا یاران، روی در کمد


کتاب، کتاب، کتاب


پدرم سوار بر دوچرخه هرکولس آن موقع‌ها که کرج آبادی بود و درخت و رود و جاده خاکی و بعد در عکسی که محمد از او گرفت در سیزده بدری که سال بعدش مُرد


باز هم پدرم شاید 50 سال پیش در عکسی که خودش دوربین را کاشت و گلدان کنار دستش قرار داد و ژست گرفت و عکس انداخت


پرده نارنجی رنگم، کنارش باستر کیتون


نوارها، حسن زیرک، مال کنون، عکس‌ها شاهرود، طرود، رویان صفحه موسیقی آذری


مرغ دلم باز پریدن گرفت


ماکت‌های ساخته نشده جنگ جهانی دوم، تصنیف‌های عبدالله دوامی، سرود گُل


کارت پستالی که مجله سروش نوجوان فرستاد، چقدر گذشته...


آسمان عشق، شجریان، سه‌گاه


رباعیات خیام، به یاد عارف، هابیل علی‌اف، شباهنگ مسعود شعاری


آبشار، توس، در سبزوار چه خبره؟


من روی داربست درخت انگور حیاط که هنوز رشد نکرده بود. چاپ عکس روی کاغذ آگفا. می‌بینی زمان چه جوری ما رو به پیش می‌بره


دسته مجله‌ها روی گلیم کوچک خراسانی


ماکت سیتروئن، در حال تعمیر و پنچر گیری


ماکت خودروی کوروگان، ژاپن، جنگ دوم جهانی