سه‌شنبه، مهر ۰۹، ۱۳۸۷

♫♪ پنجره پر امید مشروطه
نگاهی به آلبوم پنجره امید
ویژه بزرگداشت یکصدمین سال نهضت مشروطه



آواز: محسن کرامتی
دستگاه سه‌گاه و آواز ابوعطا
آثاری از علی‌اکبر ‌شیدا، عارف قزوینی، درویش‌خان، حسام‌السلطنه، علی‌اکبرخان شهنازی
موسسه فرهنگی هنری ماهور













اثر ارزشمند هنرمند گرامی معاصر جناب محسن کرامتی در بازخوانی تصانیفی از دوران مشروطیت کاریست بسیار ارزنده و جالب توجه. آقای کرامتی به همراه گروه شان که متشکل از سازهای سنتور،نی، تار و تمبک هستند به شیوه ای بدون عیب و نقص این تصانیف قدیمی را بازسازی و اجرا نموده اند.
در این اثر از اجراهای تصانیفی که قبل تر نیز توسط خودشان یا دیگران اجرا شده اند نظیر تصنیف ((از خون جوانان وطن لاله دمیده)) صرف نظر شده است. آنچه جای قدردانی بی شمار دارد اجرا و زنده ساختن تصانیفی از علی اکبر شیدا که متاسفانه نت نگاری مناسبی هم از تصانیف او موجود نیست می باشد. شیدا تصنیف ساز شوریده زمان مشروطه بوده است که تصانیف زیبایش به جز معدودی فرصت حفظ و حراست نیافته اند و در گذر روزهای تاریخ این مملکت از بین رفته اند.
سه تصنیف از شیدا در این اثر آمده است که تصنیف ((غم عشق)) قبلاً توسط استاد شجریان و فرزندشان همایون به همراه استادان علیزاده و کلهر در آلبوم بی تو به سر نمی شود به عنوان قطعه بیز اجرا شده بود. در مقام مقایسه از دید نگارنده اجرای گروه استاد شجریان بهتر از اجرای استاد کرامتی است هرچند ریتم آرام تر تصنیف در اجرای استاد کرامتی به حال و هوای تصنیف را بیشتر بروز می دهد. این تصنیف از غم عشق عاشقی که روز و شب در فراق معشوق می گرید سخن می گوید.
از غم عشق تو ای صنم
روز و شب ناله ها می کنم
وز قد و قامتت هر زمان
صد قیامت به پا می کنم
دستُ بر زلف تو چون زنم ای صنم
روز خود را سیه می کنم
عمر خود را تبه می کنم
...
آیین وفا و مهربانی
در شهر شما مگر نباشد حبیبم
...
و الی آخر...


تصنیف های اجرا شده از عارف همگی نو و بدیع هستند علی الخصوص تصنیف زیبای ابوعطا با مطلع دل هوس سبزه و صحرا ندارد. گله ای که از کار استاد کرامتی دارم اینست که چرا با وجود اینکه این آلبوم برای بزرگداشت نهضت مشروطه منتشر شده است اما از خواندن بند های دیگر این تصانیف که عارف معمولاً از احوالات مشروطه در آنها سخن می گفته صرف نظر کرده اند. به عنوان نمونه عارف در بند سوم تصنیف ((دل هوس..)) می سراید:
یوسف مشروطه ز چه برکشیدیم...
آهُ که چون گرگ خود او را دریدیم

یا در بند بعد:
چند ز پلتیک اجانب به خوابید
تا کی از دست عدو در عذابید
این اشعار سیاسی معمولاً در ادامه بند اول تصانیف عارف می آمده که ارتباط بین وصف گل و بلبل و عاشق و معشوق به این اشعار برقرار می شده است. این کم کاری با توجه به مدت زمان کوتاه این آلبوم -کمتر از 30 دقیقه- عجیب به نظر می رسد.

ضمناً می توان از استاد کرامتی در بازخوانی تصنیف ((نسیم سحر)) اثر استاد شهنازی قدردانی کرد. این تصنیف زیبا را قبلاً استاد از دهان استاد تعریف همراه با گروه شیدا و نیز با کلام علیرضا قربانی با ساز داریوش طلایی نیز شنیده بودم که انصافاً اجرای استاد کرامتی را برتر از هر دو ارزیابی می کنم.
اجرای تصنیفی ناشناخته از حسام السلطنه که بسیار زیبا هم هست از دیگر کارهای ارزشمند استاد کرامتی در این اثر است.

کاش در این مجموعه ارزشمند که بسیار کوتاه است آثاری از تصانیف دیگر دوره مشروطه هر چند به تکرا نیز کنجانده می شد. قطعاً جای تصانیفی نظیر مرغ سحر، از خون جوانان وطن و... در این اثر بسیار خالیست.

شنبه، مهر ۰۶، ۱۳۸۷

گرگان و ترکمن صحرا
عکس های سفر هفته پیش به شمال شرق ایران


کنار تنه درخت زیبایی در جنگل های گرگان نشسته بودم


میوه وحشی، حیف اسمش را نمی دانم


با رفقا در بلندترین نقطه قلعه مازیار یا همان قلعه مارون


دورنمای قلعه مارون


سمی یا غیر سمی؟


مرغ مگس خوار، تونستم بهش خیلی نزدیک بشم، احساس بی نظیری بود


زن ترکمن در دوشنبه بازار بندر ترکمن


مرغ ماهیخوار بین بندر ترکمن و جزیره آشوراده


جنگل های رنگارنگ نهارخوران

جمعه، مهر ۰۵، ۱۳۸۷

♫♪ از نو گشایش
می نویسم و باکیم نیست


چند وقتی می‌گذرد از زمانی که فعالیت وبلاگ اسطرلاب و نیز وب‌سایت عجایب المخلوقات و غرایب
الموجودات متوقف شده است و به طَبَع آن من هم که نویسنده اصلی این سایت بودم هم نمی نوشتم. وارونه اگر نگاه کنیم من نمی نوشتم که وب‌سایت مذکور تعطیل شد. حالا نَقل این این حرف ها بیجاست. اشکال از من بود و از اینکه روحیاتم با نوشتن سازگار نبود و خلاصه اینکه اگر هم چیزکی از بغلش بیرون می‌آمد به زور نوشته بودم.

و حالا تازه از سفر برگشته و تازه نفس می خواهم که دوره رخوت را رو به پایان ببرم و نوشتن را از نو شروع کنم. نوشته ها درباب فرهنگ و هنر خواهد بود با دیدی فرامکانی و فرازمانی. شاید رویکرد به موسیقی عمیق تر و گسترده تر باشد ولی خالصانه می‌گویم که عشقم به کتاب و تئاتر و هنر نمایش و نیز رقص و نقاشی و خطاطی و مابقی هنرهای ارجمند را هم بی محابا به ظهور می کشانم.
سعی خواهم کرد اسطرلابی سمعی بصری تر داشته باشم، در حد توان البته. به نوشتار‌های موسیقایی لینک مرتبط به فایل شنیداری را ضمیمه خواهم کرد و هرچه از دنیای دیدنی‌ها به دستم رسد دریغ نخواهم کرد.
نقشینه بالایی وبلاگ را هم عوض کرده‌ام. این کار با استفاده از بریده‌های نخستین آلبوم موسیقی استاد ارجمند جناب داریوش طلایی با نام Le Tar انجام گرفت که منقش به تصویر دوره جوانی ایشان به همراه پیر تنبک جناب جمشید شمیرانی است. این نقشینه هر از چند گاهی من‌باب تفنن عوض خواهد شد.
در بخش فتوبلاگ هم از عکس‌های پراکنده ای که می‌گیرم قرار خواهم داد هرچند دوربین چندان خوبی در دست و بالم نیست تا مگر شاید الطاف خداوندی مرحمتش شامل حال ما شود و از جمع SLR ها یکی هم به ما برسد و اگر چند تایی هم Wide و Tele هم اضاف شود که دیگر نور علی نور...
برای همه شما عزیزانم آرزوهای زیادی دارم.
یکی اینکه همیشه سلامت باشید
دوم اینکه در زندگی به رضایت و آرامش برسید
سوم اینکه دوستان زیادی داشته باشید و تنها نباشید
و چهارم اینکه سفر کنید و سفر کنید و سفر کنید...
و راستی سفرنامه هم می‌نویسم

احسان شارعی
5 مهر سال 87 شمسی
تهران




پی‌نوشت شنیداری: پیشکش شما، گوشه گشایش از ردیف آوازی استاد محمود کریمی به مناسبت بازگشایی دوباره اسطرلاب

برای شنیدن آهنگ روی دکمه Play کلیک کنید