شنبه، آذر ۰۲، ۱۳۸۷

شاهکاری تو آقای کورتاسار
چند کلمه کوتاه از کتاب امتحان نهایی اثر خولیو کورتاسار



اندیشید... آدم با چه چیزهای کوچکی می‌تواند شاد شود. حتی بدون بوسه‌ای. چیزهای بس کوچک. فنجان چای تهیه شده با حداقل آداب و تشریفات، حشره‌ای خوابیده روی کتاب، رایحه‌ای دیرینه. آری تقریباً با هیچ...



آندره گفت: شاید آنچه ما بیماری قلمداد می‌کنیم صرفاً کیفرهایی باشند. تصور می‌کنم آن پیرمرد یعنی فروید هم منظورش همین بود. به نظرت نمی‌رسد که احتمالاً مردان تاس گلویشان پیش دلیله(1) ناخودآکاه گیر کرده باشد؟ یا مبتلایان به التهاب مفاصل به این ور و آن ور چرخیده اند تا به چیزی نگاه کنند که نباید می‌کردند؟



گوش می‌داد بی آنکه بشنود... در سکوتی آرام به نرمی یک قاشق فرنی...

------------------------------------------------------------------------------------------------
1- Delilah زن روسپی با موهای بلند که شمشون عاشق او بود (به نقل از اسفار عهد عتیق) اینجا کنایه از زنی با موهای بلند است

پی‌نوشت: هنوز پنجاه صفحه هم از کتاب را نخوانده‌ام


نظری داری؟

هیچ نظری موجود نیست: