در سوگ عید بر باد رفته و آتش مقدس
عید نوروز نزدیک شده .فقط 25 روز دیگر.عید ما قشنگ ترین روز هاست.قشنگ ترین تکرار هاست. به قول شریعتی ((در علم و ادب تکرار ملال آور است و بیهوده . ((عقل )) تکرار را نمی پسندد اما ((احساس)) تکرار را دوست دارد.طبیعت تکرار را دوست دارد.))
و ما هم تکرار را دوست داریم .تکرار عید ایرانی را دوست داریم.تکرار شب یلدا را دوست داریم تکرار سیزده بدر را دوست داریم تکرار چهارشنبه سوری را دوست داریم .اما این تکرار های دوست داشتنی خیلی زیاد نیستند.خیلی هایشان از بین رفته اند و چیزهای دیگری همچون روز ولنتاین جای انها را گرفته است .چیزی که با فرهنگ ایرانی ما کاملا سنخیت دارد. مفهوم درونی این روز بسیار زیباست .روز عاشقان روز فوق العاده ایست.اما عشق را ما بهتر می فهمیم یا غرب؟نگاهی کوچکی اگر به ادبیات عاشقانه مان بیندازیم لیلی و مجنون را میبینیم،خسرو و شیرین را می بینیم،شیرین و فرهاد،ویس و رامین و ده ها نمونه دیگر را می بینیم .دنیای غریبی است!صادر کننده عشق ما باید باشیم. روز عاشقان – یا به قولی همان ولنتاین کذایی – باید در تقویم ما ثبت شود. اما متاسفانه گردش از داخل به سمت عرب زدگی و فشار فرهنگی از غرب ما را از خودمان بیخود کرده است.اعیادی که ما در ابتدای هر چهارفصل سال داشتیم کجاست ؟
مراسم خاص روزهایی از قبیل روز چهارم عید اکنون در کدام خاکروبه است؟اصلا عیبی نداره چرا که ما بلدیم شب ژانویه جشن بگیریم و خوش بگذرانیم!هفت شین در سفره های نوروز ما الان دیگر هفت سین بی خاصیت و بی معنی شده است...
عید نوروز پارسال مشغول خواندن کتاب جزیره سرگردانی بودم.در قسمتی از این کتاب یکی از شخصیت های داستان که فردی زرتشتی است شروع به صحبت های زیبا و دلنشینی از مراسم و سنن عید نوروز می کند.بسیار زیبا و شور انگیز بود.
امروز فرهنگ ما آنچنان در هم ریخته است که عید ما با سینه زنی و عزاداری همراه است!دیگر در شب یلدا حافظ نمی خوانیم.چهارشنبه سوری قاشق زنی نمی کنیم.وقتی از بچگی خودم یاد می کنم در خاطرم چهارشنبه آخر سال را روز بسیار زیبایی می بینم.چهار شنبه ای که آتش می افروختیم و از رویش می پریدیم و می گفتیم سرخی تو از من زردی من از تو... اما الان چه می گوییم؟الان با دهان کجی و لجاجت می گوییم حالا که سلیقه بعضی ها چهارشنبه سوری را ناشایست می داند ما هم از راه دیگری وارد می شویم.صدای مهیب ایجاد می کنیم بمب می سازیم و بلوا به وجود می آوریم.انهم عجب بلوایی...
ایا اکنون کسی می تواند مفهوم اصیل چهارشنبه سوری را به نسل جدید معرفی کند و تفاوت آنرا با آنچه امروز چهارشنبه سوری می نامیم به آنها نشان دهد؟
می شود اما خیلی سخت...
اشکال از خودمان است.این را خودمان بوجود آوردیم.این گونه اگر پیش رود در آینده نزدیک نوروز هم کهنه خواهد شد.فانی خواهد شد.شب یلدایی هم وجود نخواهد داشت و این ماییم که مقصریم.اشکال از خودمان است و در یک کلام از ماست که بر ماست...
چهارشنبه، خرداد ۰۷، ۱۳۸۲
اشتراک در:
نظرات پیام (Atom)
هیچ نظری موجود نیست:
ارسال یک نظر