طلسمت میکنم!
اهواز، موتور هزار، ویدئوکلوپ، بارسلون، تنبلیهای سعیدزاده، قهوهخونه عمو حسن، کارون پراید، شیرینی برای آقای صرّاف، کیانپارس، برق گرفتگی خفیف در پست شمالغرب، جاده ماهشهر-بندر امام، کوتعبدالله، گاومیش و آخر از همه دیوانهای به اسم Scrimin' Jay Hawkins که سوغاتیهای من بود از این شهر جنوب غرب.
دیوانه به مفهوم واقعی کلمه. موسیقی که قبلاً یک اجرای Hard Rock از آن را که توسط Marylin Manson اجرا شده بود شنیده بودم و حالا اجرایی نزدیک به موسیقی Jazz به سبکی کاملاً محیرالعقول و خوانندهای درک ناشدنی. دیوانهام کرده بود. عربده کشیدن و قهقهههایش فقط مخصوص سیاهی از نوع خودش بود. هیچ Sense خاصی روی صحنه نداشت. نه نسبت به نوازندگانی که برایش مینواختند و نه نسبت به تماشاچیانی که تشویقش میکردند. از طلسمی سخن میگفت که روی معشوقش گذاشته بود. طلسمت میکنم چون مال منی. و ناگهان شروع میکند به زبانی مندرآوردی حرف زدن، شکوه و گلایه کردن و کم مانده گریه کند. عاشقش شدم.
دوشنبه، آبان ۲۵، ۱۳۸۸
اشتراک در:
نظرات پیام (Atom)
هیچ نظری موجود نیست:
ارسال یک نظر