متابولیک، انبوه تعریف نشدههای انسانی
در شرایطی که به افتخار حضور میهمانان خارجی، جناب پسیانی نریشن فارسی نمایش متابولیک را به زبان انگلیسی بدل کرده بود به دیدن متابولیک رفتم. طبق معمول صف درازی مقابل در چهارسو شکل گرفت و پس از گذشت زمان صف دوم که ویژه خبرنگاران و مهمانان ویژه خارجی بود هم تشکیل شد. به این ترتیب با ورود این قشر از تماشاگران دیگر چندان جای خالی در سالن موجود نبود. به زحمت در ردیف آخر نشستم. آتیلا پسیانی اعلام کرد که متن فارسی ترجمه گفتارهای نمایش در اختیار مخاطبان ایرانی قرار گرفته است اما تاکید کرد که همه باید موبایلهایشان را خاموش کنند. حتی سایلنت را هم ممنوع کرد. به این ترتیب معلوم نشد در تاریکی محض سالن این ترجمه فارسی گفتارها را به کمک کدامین نور باید خواند. احتمالاً جمال نورانی بغلدستیهای خودمان! اما از قضای روزگار متن گفتارها از عبارات بسیار ساده و ابتدایی زبان انگلیسی تشکیل شده بود و با چنان لهجه سلیسی هم ادا میشد که معلومات انگلیسی دبیرستانی هم برای فهم آنها کافی بود.
نمایش شروع شد. فضایی وهم انگیز بر سراسر اجرا حکمفرما بود که به اعتقاد من به شیوهای خاص به رنجکشی بشریت میپرداخت. این شیوه خاص در بعضی جاها تاریخی بود نظیر کشته شدن خلبان بر اثر منفجر شدن هواپیمایش و در بعضی جاها هم روایی و شخصی نظیر گفت و گوهای زن و مرد در روابط زناشویی و یا خدمتکاری که خودکشی کرد. و در این تصویرسازیها به خاطر ابتکار و زیبایی قابل تایید باید به آقای پسیانی تبریک گفت. آنجا که روی لباس سفید خلبان صحنههای پرواز و اصابت موشک دیده میشود و با انفجار هواپیما خلبان هم میمیرد و یا آنجا که خاطرات سقوط از هواپیما با ماکتهای چتر نجات کوچکی که روی سن پرتاب میشوند برای خلبان متجلی میشود.
برداشت از مفهوم کلی نمایش کار بسیار دشواری بود و اتفاقاً این خاصیت اصلی هنر مدرن است که قضاوت و دریافت را بر عهده مخاطب میگذارد و امکان برداشتهای گوناگون را میسر میکند. و با این انبوه اعمال تعریف نشده انسانی که روی صحنه میدیدیم طیف وسیعی از برداشتها از تئاتر متابولیک میسر است که در نقدهایی هم که بر آن نوشته شده مشهود بود.
صداگذاری اثر بسیار تاثیر گذار بود و جلوههای نوری و صحنه چینی بسیار خلاقانه بود. با این همه با اینکه معتقدم باید رنجهای بشریت در طول تاریخ را درک کرد اما دلم میخواست نمایش شادتری میدیدم.
یکشنبه، بهمن ۰۶، ۱۳۸۷
اشتراک در:
نظرات پیام (Atom)
هیچ نظری موجود نیست:
ارسال یک نظر