اشکهایم سیاهاند، همچون زندگانیام
وقتی آرتیست باشی، در آمریکای لاتین هم زندگی کنی (فکر کن، بوئنوس آیرس، هاوانا، سواحل دریای کارائیب) اونوقت زیاد عمر میکنی، شک نکن! همین جوریه که این همه آدم باحال اونجا پیدا میشه. و تازه فکرشو بکن که چقدر هم اونجا اتفاق های باحال رخ میده و شاید زندگی کردن توی اون محیط هیجان انگیزتر باشه و مثل اینجا مارو کسل و بی حال نکنه.
مثلاً فکرشو بکن اعضای گروه اینتی ایلیمانی، یه گروه شیلیایی که آهنگهایی انقلابی با تم سرخپوستی میساختن، از ترس مجازات دیکتاتور شیلی یعنی ژنرال آگوستو پينوشه، از کشور فرار میکنن. اونا بعد از مدتی تصمیم میگیرن به کشور برگردن. اما در فرودگاه سانتیاگو اجازه ورود به کشور رو پیدا نمیکنن. مقصد بعدی کجاست؟ فرودگاه بوئنوس آیرس، پایتخت آرژانتین. جایی که هنرمند پرشکوه و زنی قهرمان به نام مرسده سوسا در فرودگاه به استقبال اونها میره...
و حالا امروز مرسده سوسا هنوز زنده است و من واقعاً از شنیدن صفحههای خوبش لذت میبرم. اینکه اینقدر با احساس میخونه و ما حتی از راه صوت هم میفهمیم چه جمعیت بیشماری دارن به طور زنده از اون لذت بهرهمند میشن.
خب، اون روزگار تموم شده و امروز دیگه شاید امریکای لاتین در تب و تاب کمونیسم و انقلاب نباشه. دیگه فیدل کاسترویی در صحنه نیست و مردم آروم شدن. عده زیادی از آرتیستهای آنتیک کشورهای آمریکای لاتین هم دیگه زنده نیستند. خوانندههای بزرگی مثل ابراهیم فرر Ibrahim Ferrer و کومپی سگوندو Compay Segundo دیگه توی میکروفونهاشون نمیخونن. اما از جاده ساحلی هاوانا که با یه ماشین مدل هفتاد یا عقبتر که بگذری و توی کوچه پس کوچهها بپیچی بازم توی یه استودیوی کوچک ممکنه کسی در حال ضبط کردن یه آهنگ باحال باشه، و دو تا کوچه بالاتر همه توی یه کافه کوچیک مشغول رقص اند. و البته هنوز آرتیستهای پر سن و سالی هم هستند که توی هر گوشه این کشورها نفس میکشن. یکی از این آرتیستها به اسم ببو والدز Bebo Valdés هنوز دست چابکی در نواخت پیانو داره. ببو شاید معروف ترین نوازنده پیانو در کوبا و شاید هم آمریکای لاتین باشه. او هنوز هم با کت و شلوار و کراوات پشت پیانو مینشینه و دستهاش با مهارت خیره کنندهای روی کلیدها حرکت میکنن. شاید بسش نباشه، چون بعد از بردن چندین و چند جایزه Grammy Award هنوز هم کاندید میشه. او آخرین جایزه رو سال 2003 برای آلبوم اشکهای سیاه برد. در این آلبوم خواننده معروف موسیقی فلامنکو دیگو سیگالا Diego Cigala ببو رو همراهی کرده بود. ببو 91 سال سن داره و هنوز کاملاً سالمه. گفتم که باید آرتیست باشی و در آمریکای لاتین زندگی کنه، واقعاً هم زندگی کنی!
یکی از آهنگهای معروف کشورهای اسپانیایی زبان منطقه آمریکای لاتین آهنگیست به نام Lagrimas Negras یا همون اشکهای سیاه.
شاید همه خوانندههای معروف این منطقه لااقل یک بار هم که شده این آهنگ رو اجرا کرده باشن. اجرای معروف Bebo & Cigala در کنسرت سیاه و سفید Blanco y Negro واقعاً حاضرین رو مجذوب کرده بود. این آهنگ یک آهنگ عاشقانه است و شعر نابی داره...
ترک کردهای مرا
و نمیدانی چقدر در عذابم
و اندوهم آنچنان عمیق است
که میگریم
میگریم از دوریات
اشکهایم سیاهاند
سیاه ِ سیاه
همچون زندگانیام
پنجشنبه، آذر ۲۱، ۱۳۸۷
اشتراک در:
نظرات پیام (Atom)
۱ نظر:
نثرت خیلی قشنگ بود اسی، مخصوصا از « دیگه توی میکروفون هاشون نمی خونن « لذت بردم ... حالا دارم فکر می کنم چه طوری می تونم عبارت بهتری رو جایگزین کنم ؟ :دی مثلا : حالا مدتهاست میکروفون هاشون داره خاک می خوره ... یا رو سیم های سازشون تارتنیده عنکبوته ...
ها
:پی
ارسال یک نظر