دوشنبه، اردیبهشت ۲۱، ۱۳۸۳

ساقی ِ ماه روی ِ مشکین موی

اولین بار ترجیع بند هاتف اصفهانی را در کتاب فارسی دوره دبیرستان خواندم. بند چهارم و پنجم آنرا. چشم دل باز کن که جان بینی ... اما خواندن تمام آن تا همین چند سال پیش میسر نشده بود؛ زمانی که من دکلمه زیبای بند اول و سوم آنرا در نرم افزار شعر دُرج با صدای مانی نوری گوش دادم. باز هم گوش دادم و دوباره گوش دادم. حالا تمام ترجیع بند را حفظ شده ام و همیشه با خواندنش سرشار می شوم. لذت می برم. بی نهایت لذت می برم. از اعماق وجودم این ترجیع بند را می ستایم. روی لینک زیر کلیک کنید. شما هم بخوانید و بشنوید و لذت ببرید:


ساقی ماه روی مشکین موی
با صدای مانی نوری


ای فدای تو هم دل و هم جان
وی نثار رهت همین و همان
دل فدای تو چون تویی دلبر
جان نثار تو چون تویی جانان
دل رهاندن ز دست تو مشکل
جان فشاندن به پای تو آسان
راه وصل تو راه پر آشوب
درد عشق تو درد بی درمان
بندگانیم جان و دل بر کف
چشم بر حکم و گوش بر فرمان
گر سر صلح داری اینک دل
ور سر جنگ داری اینک جان
دوش از شور عشق و جذبه شوق
هر طرف می شتافتم حیران
آخر کار شوق دیدارم
سوی دیر مغان کشید عنان
چشم بد دور خلوتی دیدم
روشن از نور حق نه از نیران
هر طرف دیدم آتشی کانشب
دید در تور موسی عمران
پیری آنجا به آتش افروزی
به ادب گرد پیر مغ بچگان
همه سیمین عذار و گلرخسار
همه شیرین زبان و تنگ دهان
چنگ و عود و دف و نی و بربط
شمع و نقل و می و گل و ریحان
ساقی ماه روی مشکین موی
مطرب بذله گوی خوش الحان
مغ و مغ زاده ، موبد و دستور
خدمتش را تمام بسته میان
من ِشرمنده از مسلمانی
شدم آنجا به گوشه ای پنهان
پیر پرسید کیست این گفتند
عاشقی بی قرار و سرگردان
گفت جامی دهیدش از می ناب
گرچه ناخوانده باشد این مهمان
ساقی آتش پرست و آتش دست
ریخت در ساغر آتش سوزان
چون کشیدم نه عقل ماند و نه هوش
سوخت هم کفر از آن و هم ایمان
مست افتادم و در آن مستی
به زبانی که شرح آن نتوان
این سخن می شنیدم از اعضا
همه حتّی الورید و الشریان
که یکی هست و هیچ نیست جز او
وحده لا اله الّا هو

احسان شارعی
1/11/1382

هیچ نظری موجود نیست: