پست‌ها

نمایش پست‌ها از مارس, ۲۰۰۹
تصویر
چای هندی + شیرینی هندی از نوشیدنی‌های مورد علاقه من چای هندی است. تجربه اولم در نوشیدن این چای به پینهاد یک هندی در رستوران "چینگاری" بود. بی‌نظیر بود. و بعد هم چهارشنبه‌ها در کنار منوی موسیقی کافه آنتراکت یک قوری چای هندی هم بغل نوت‌بوک من قرار می‌گرفت. حالا تجربیاتم در زمینه چای هندی اونقدر هست که بتونم به شما توضیحاتی در مورد درست کردنش بدم. در هند انواع چای بر اساس منطقه‌ای که چای در آن عمل می‌آید نامگذاری می‌شود، مثلاً چای دارجلینگ، چای آسام، چای نیلگیری و چای اوریسا. از آنجا که هندی‌ها مهمان‌نواز هم هستند در کنار چای به شما شیرینی‌های خوشمزه هم تعارف می‌کنند. پس اگر یک هندی شما را برای صرف چای به منزلش دعوت کرد هیچگاه دعوتش را رد نکنید. ادویه‌های رایج برای چای در هند اینها هستند: - زنجبیل - هل - دارچین - میخک - فلفل سیاه - رازیانه (بادیان) لازم نیست که همه این ادویه‌ها با هم به چای افزوده شود. ترکیب هل و زنجبیل می‌تواند جالب باشد. ضمناً هر یک از این طعم‌دهنده‌ها به تنهایی عطر دلپذیری دارند. زنجبیل کمی تا اندازه‌ای تند است اما رکن اصلی چای هندی به شمار می‌رود. هل و دارچی...
تصویر
ایده خلاق "کتاب دوشنبه" من و مملی با اتوبوس از مدرسه بر می‌گشتیم. تازه کلاس پنجم دبستان بودیم. من میدان شهدا پیاده می‌شدم و او میدان شاه‌عباسی. اما روزهای دوشنبه قضیه فرق می‌کرد. مقصد من آخرین ایستگاه بود که از آنجا 10 دقیقه پیاده می‌رفتم تا به ورودی پارک برسم که دفتر پخش روزنامه آفتابگردان کرج آنجا بود. دوشنبه‌ها که می‌شد من خوشحال بودم. ساعت 1 بعد از ظهر که می‌رسیدم دفتر روزنامه آفتابگردان پله‌ها را دو تا یکی می‌کردم تا برسم طبقه سوم و بپرسم: ((امروز کتاب دوشنبه اومده؟!)). پخش خود روزنامه توی کرج بد بود دیگه چه برسه به کتاب ضمیمه‌اش. کتابی که آفتابگردان با این شعار هر دوشنبه در 24 صفحه چاپش می‌کرد: ((آیا نوجوانان ایران کتابخوان ترین نوجوانان دنیا خواهند شد؟)) و به قیمت 30 تومان به فروش می‌رسید. کاغذ‌های کاهی با عکس‌هایی که تک‌رنگ چاپ می‌شد و فقط جلد بود که تمام رنگی بود. و چقدر با عشق و علاقه سر تا ته کتاب 32 صفحه‌ای را می‌خواندم. تصویری از داستان "خیاط" اثر هوشنگ مرادی کرمانی در مجموعه نوروزی کتاب دوشنبه با عنوان "عمونوروز بازنشسته می‌شود" یکی از منشی‌ه...
تصویر
کوکو رّو کوکو قُمری سکانس بی‌نظیری بود. فیلم Talk to Her ساخته آلمادوار فیلم پر احساسی است. در یکی از صحنه‌ها به واسطه آواز زیبای Caetano Veloso عشقی جوانه می‌زند. اما داستان آهنگ یک داستان روایی است. مردی از غم عشق می‌گرید. گریان و نالان آوازهای غمناک می‌خواند و سرانجام در این غم می‌میمرد. صبح روز بعد قمری آوازه‌خوانی در کنار او حضور پیدا می‌کند. در خیالی جادویی این دو با هم به صحبت می‌پردازند. قمری بر مرگ او می‌گرید و مرد از بی مهری عشق سخن می‌گوید. جالب اینکه علی رغم هیچ اشاره‌ای به معشوق، اشاره‌ای به بی‌رحمی و بی احساسی سنگ‌ها شده است که شاید نماد معشوق سنگدل باشد. ترانه را با کمی دستکاری این طور ترجمه کردم: می‌گم، به جز گریه اون شب کاری نمی‌کرد کاری نمی‌کرد، نمی‌کرد، حتی نمی‌خورد ولی می‌نوشید می‌گم شاید حتی بهشت هم لرزید اون طوری که اون داشت گریه می‌کرد آی آی آی آی ... این جوری آواز غمناک می‌خوند آی آی آی آی ... این جوری اشک می‌ریخت آی آی آی آی ... آره همینطوری می‌خوند و با اون احساسی که بیرحمانه می‌تاخت، آخر سر مُرد فردا صبحش یه قُمری اومد بالای سرش و شروع کرد به خوندن توی اون خ...
تصویر
ای تکیه‌گاه و پناه زیباترین لحظه‌های تنهایی و خلوت من! گاهی دوستش دارم و گاهی ازش متنفرم. اطاقمو می‌گم. تنها اطاقی که من در طول عمرم داشتم همین جاست. در خانه‌ای قدیمی که بیشتر از خندیدن در بین دیوارهایش گریه‌ کرده‌ام. اما مامن و پناه همیشگی زندگی من همین جاست. پر از خاطره. پر از کتاب. پر از موسیقی. پر از شعر. و لطافت شاعرانه‌اش گاه‌گاه با صدای سه‌تارم "خجسته" فزونی می‌یابد. از در که بخواهی وارد شوی نیمه گلیمی روبه‌رویت است. دعوت است. در را باز کن تا نیمه دیگرش هویدا شود. در را که بازکنی من پر محبت و مهربان آنجا نشسته‌ام. موسیقی ملایمی برایت پخش می‌شود و من لبخند می‌زنم. روی پشتی من که بنشینی برایت چای خواهم آورد. با طعم هل و دارچین. و برایت شیرینی تعارف می‌کنم. که همیشه بیایی. بفرمایید. ورود کودکی جلال آل احمد که کودک بودم خیلی دوستش داشتم، مابقی جاکلیدی کلید در کمد است فانوس، در بالا کلاه Real Madrid و کلاه نارنجی رنگ سفری گلیم تربت جام گلیم بختیاری شورانگیزم به اسم "ماه" (راست) و سه‌تارم به اسم "خجسته" (چپ) غوطه‌ور با موسیقی نرم در شب نادر ابراهیمی، وقتی...